آنیسا (مانند عشق )

امروز میخوام کوچولوی دوست داشتنیمو واسه اولین بارببرم آتلیه عکس بگیرم از بسکه استرس داشتم که همه چیز خوب پیش بره  دیشب خواب میدیم لوله آب آتلیه ترکیده و نوبتش کنسل شده صبج که از خواب پا شدم کلی خوشحال شدم که خواب بوده وقتی آنیسا رو بردم بذارمش خونه مامانم اینا تا بیام سر کار دیدم پارکینگشون پر از آب شده  ا ز مامانم میپرسم چی شده ؟ میگه دیشب لوله آب پارکینگ  ترکیده !!!!!!!!! ١ ...

بالاخره بعد از کلی کشمکش و استرس که مرخصی زایمان ٩ ماهه شده یا نه فرمودن که تصویب شده ولی بیمه زیر بار مالیش نرفته-  خب شما که نمی تونید تامین مالی کنید چرا تصویب میکنید  - القصه ٢٢ شهریور تشریف آوردم سر کار و باز شروع زندگی بدو بدو با این تفاوت که یه کوچولوی ٦ماهه هم بهش اضافه شده   عزیز دل مامان از اینکه تنهات میذارم و می یام سرکار معذرت میخوام با ور کن فقط به خاطر رفاه بیشتر خودت هست که این کار و میکنم و اینکه مطمئنم کسایی که در نبود من ازت نگهداری میکنن در حقت هیچی کم نمیدارن و  شایدم از من بهتر بهت برسن -   مامان و خواهر گلم ازتون وااقعا ممنونم امیدوارم که روزی بتونم زحمتاتونو جبران کنم - ...

خدا رو هزاران بار شکر میکنم به خاطر حس قشنگ مادر شدن  که منو لایق اون دونسته  میوه عشقمون تو آخرین روزای زمستون یعنی ٢٢ اسفند ٩١ با یه دنیا شور و شادی بدنیا اومد و بهار امسال و واسمون به یاد موندنی کرد . خوش امدی عزیزم                                    ...

خدا رو شکر مراسم سیسمونی هم به خیر و خوشی پشت سر گذاشته شدو همه چیز طبق برنامه پیش رفت    ...

شیرین ترین خرید دنیا  و درعین حال سخت از بسکه باید چیزای کوچولو کوچولو بخری با قیمتای خداد تومنی خدار و شکر بالاخره این پروسه خریدم با خوبی و خوشی و صد البته با خالی شدن جیب مبارک بابام انجام شد واقعا دستشون دردنکنه که سنگ تموم گذاشتن - فقط مونده برگزاری مراسم جشن و آماده کردن تدارکاتش - کوچولوی دوست داشتنی فقط دوماه مونده تابه دنیا  اومدنت من و بابایی بیصبرانه منتظرت هستیم  - ...